امروزبرای دیدن مادرم با اتوبوس رفتم .در ایستگاهی یک خانوم نسبتا پیری خود رااز اتوبوس بالا کشید ودر حالی که درست جلوی پاش یک صندلی خالی بودکه پسر جوانی هم روی صندلی کناریش نشسته بود به صندلی خالی نگاهی کرد اما ننشست .انگار بد می دانست در این حالت روی صندلی بنشیند و من که دیدن این صحنه ها آزارم میدهد گفتم :خوب بشینید و زن نصفه نیمه نشست نمی دانم شاید بعضی هابه این کار حیا می گوینداما من این کار را نهایت حماقت و بیماری می دانم که آدم یک صندلی خالی توی اتوبوس باشد و با اطمینان و آرامش روی آن ننشیند .بارهاشاهد چنین صحنه هایی بوده ام و ازدست این جور آدم ها حرص خوردم.
اتوبوسی که قسمت مردانه و زنانه جداست .قسمت مردانه خالی و قسمت زنانه مملو از جمعیت و زنانی که به خودشان جرات نمی دهند ازدرجلو اتوبوس سوار شوند.
و زنانی که حتی به این وضع راضیند و اصلا حتی به ذهنشان هم نمی رسد که چرا؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
آن وقت ما تو این مملکت امید به چه چیزها داریم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من زن ندارم ولی اگه بگیرم ازش خواهش میکنم اصلا اتوبوس سوار نشه چه برسه به اینکه تو قسمت مردا! چون همینجوریشم اقایون از دور چشم خانوم ها رو در میارن! و این غیر قابل انکاره که تو این وضعی زن دچار حیای اجباری میشه.البته شایدم به خاطر قانون مداری باشه